شروع فصل باغ و میوه
چندین سال بود که باغ آقاجون میوه و صفایی آنچنانی نداشت خداراشکر بلاخره امسال با عنایت خدا دوباره باغهای ولایتمون جون گرفتند و ماهم یه دوسه روز رفتیم ولایت . جای همه عزیزان خالی خیلی صفا داشت . ...
نویسنده :
مامانی
12:23
یک روز کوتاه
یک روز کوتاه که خاله خوشگله مهمونمون بود . ...
نویسنده :
مامانی
12:12
پایان ششم ابتدائی
پایان کلاس ششم عزیزم خدایا بینهایت سپاسگذارم بخاطر چنین روز که نصیب دردانه ام کردی .پروردگارا بهترین تعالی را برای تک ستاره ام رقم بزن . بی نهایت از اساتید محترم آقایان شامی و ارسی (متاسفانه تصویر ازش نداریم ) امیرعطا جون در طی یکسال ممنونم .آرزوی موفقیت توام با سلامتی برهردو عزیز داریم . ...
روز استاد
یادم دادی ببخشم هر آنچه دلم را شکست ودلگیر نشوم از کسی که مدادم را شکست عزیزم ،روزت مبارک ...
نویسنده :
مامانی
8:56
تولد دردانه ام درسال 98
روز تولد تو روزی است که نه غصه و نه غم هیچکدام سراغ من نمیآید. پس این روز را به تو و خودم تبریک میگویم. پسر گلم تولدت مبارک 👏 ممنون از عزیزانم که همه ساله شرمنده میکنند.قربون تشریف فرمایتون انشالله بتونیم در شادیهایتان جبران کنیم . ...
عید98
پسرم عزیزم عقل تکرار را نمی پذیرد ، اما احساس آری طبیعت نیز دوستدار تکرار است طبیعت را ساخته اند از تکرار تکرار بهارت مبارک . . . ...
تولد معین جون
تولدخاله جون
خاله عزیزم شادی دوباره بودنت کنار ما وصف ناپذیره امروز که تولد توست کنار هم شادتر و خوشبخت تر از روزهای دیگریم همیشه باش بهترین هدیه ی خدا میلادت مبارک در15اسفندمهمونهای عزیزی هم داشتیم ...
یلدای 97
پسر عزیزم... روزهای زندگیت طلایی ، دلت دریایی ، شادیهایت یلدایی ، و بر تو مبارک باد این شب اهورایی شب یلدا تولد پدر بزرگ امیرعطا جون می باشد و بهش تبریک میگویم انشالله سایه اش رو سرما همیشه مستدام باشد .چون نتونستیم بریم ولایت و یلدا به جمعه افتاده بود لاجرم یلدا را سه نفری برگزار کردیم .و بنا به گفته دردانه ام سه نفری هم خیلی چسبید . &n...