امیر عطا صفری

مرگ مادر بزرگ

1393/6/16 10:42
نویسنده : مامانی
904 بازدید
اشتراک گذاری

  این روزها امیر عطا جون از تو هم شرمنده شده ام حوصله هیچ کاری ندارم  واسه اینکه بعد یک هفته بستری در بیمارستان مادربزرگم ( که  اندازه آقاجونم دوستش داشتم ) از دنیا رفت .

 

(((    مادربزرگ عزیزم   )))

 چند روز از رفتنت میگذرد و عروج ناباورانه ات هنوز در باورمان نگنجیده است.

مادر بزرگ عزیز و دوست داشتنیم بار سفر بست و در عروجی ناباورانه سبکبال از خاک به افلاک پر گشود و ما رو در موج سهمگینی از مصیبت و اندوه فرو برد در خونه ای تا ابد بسته شد که حد اقل برای مادر بزرگ  ، بچه ها و نوه ها به دور هم جمع می شدن ولی از حالا به بعد خیلیا دیگه با هم کاری ندارن ...

روز چهارشنبه عزیزی رو از دست دادیم که جسم و حضور بیمارش هم باعث شادی بچه ها و نوه هاش میشد .

با رفتنش داغی رو به دل همه گذاشت ولی خودش از اون همه رنج بیماری راحت شد .

با رفتنش خیلی از چیز ها هم نابود میشه و از بین میره .

 هنوزم باور ندارم با عزیزی وداع کردیم که باهاش کلی خاطرات قشنگ و خوب دارم .

 نه فقط من که برای همه ی بچه ها و نوه هاش کلی خاطره ی  شیرین یادگاری گذاشت .

مادربزرگ، برای همیشه از پیشمان رفت.
تن سردش به زمین رسید و روح بزرگش نصیب آسمان شد!
مادربزرگ رفت...

 

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

مامانی معین
20 شهریور 93 11:32
خواهر عزیزم تسلیت می گرم . خدا بیامرزه . خاکش بقای عمر پدر و مادرت
مامانی
پاسخ
ممنون عزیزم ، خدا رفتگان شما را هم بیامرزد.